شب
Introduction | بخند بر شب، / بر روز، بر ماه، / بخند بر پیچاپیچِ / خیابانهای جزیره، بر این پسر بچّهی کمرو / که دوستت دارد، / امّا آن گاه که چشم میگشایم و میبندم، / آن گاه که پاهایم میروند و بازمیگردند، / نان را، هوا را، از من بگیر / امّا خندهات را هرگز / تا چشم از دنیا نبندم. / (پابلو نرودا) |
---|